• جدید
  • ناموجود
4 عدد تمبر سورشارژ همکاریهای مخابراتی ایران و آذربایجان - آذربایجان 1992
search
  • 4 عدد تمبر سورشارژ همکاریهای مخابراتی ایران و آذربایجان - آذربایجان 1992

2 عدد تمبر 870مین سال تولد نظامی گنجوی - آذربایجان 2011

‎ریال160,000
بدون مالیات

Azerbaijan  2011 - The 870th Anniversary of the Birth of Nizami Ganjavi

تعداد
ناموجود

توجه : درج کد پستی و  شماره تلفن همراه و ثابت جهت ارسال مرسوله الزامیست .

توجه:حداقل ارزش بسته سفارش شده بدون هزینه پستی می بایست 180000 ریال باشد .

توجه : جهت برخورداری از مزایای در نظر گرفته شده برای مشتریان لطفا ثبت نام نمائید.

در صورت نیاز به راهنمائی لطفا با شماره 09381506644 تماس بگیرید.

با پیوستن به کانال تلگرام تمبرستان به نشانی http://www.telegram.me/tambrestan  در جریان جدیدترین کالاهای اضافه شده به سایت قرار بگیرید. برای سهولت و تسریع در اتصال با گوشی موبایل میتوانید در لیست تماسهای برنامه تلگرام خود عبارت  tambrestan@ را جستجو نمائید.

نظامی گنجوی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

جمال‌الدین ابومحمد الیاس بن یوسف نظامی
471px-Nizaminin portreti Qəzənfər Xalıqov.jpg
نگارهٔ خیالی نظامی
زادروز ۵۳۷ هـ. ق
گنجه[۱][۲]
درگذشت ۶۰۸ هـ. ق
گنجه
آرامگاه گنجه، جمهوری آذربایجان فعلی
محل زندگی گنجه
ملیت ایرانی
پیشه شاعر ، تاریخ نگار و داستان‌سرا
سبک عراقی
لقب حکیم نظامی
دوره سلجوقیان، شروان‌شاهان
آثار مخزن‌الاسرار، هفت‌پیکر، خسرو و شیرین، شرف نامه (اسکندر) ، لیلی و مجنون (نامور به خمسهٔ نظامیدیوان حکیم نظامی
همسر آفاق
فرزندان محمد[۳]
والدین یوسف (پدر)،[۴] رئیسه (مادر)[۵]

جمال‌الدین ابومحمّد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤیَّد، متخلص به نظامی و نامور حکیم نظامی (زادهٔ ۵۳۵ هـ. ق در گنجه[۶][۷] – درگذشتهٔ ۶۰۷–۶۱۲ هـ. ق) شاعر و داستان‌سرای ایرانی[۸][۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳] و پارسی‌گوی حوزهٔ تمدن ایرانی در قرن ششم هجری (دوازدهم میلادی)، که به‌عنوان پیشوای داستان‌سرایی در ادب فارسی شناخته شده‌است.[۱۴] آرامگاه حکیم نظامی، در شهر گنجه در جمهوری آذربایجان فعلی قرار دارد.

نظامی در زمرهٔ گویندگان توانای شعر فارسی است، که نه‌تنها دارای روش و سبکی جداگانه است، بلکه تأثیر شیوهٔ او بر شعر فارسی نیز در شاعرانِ پس از او کاملاً مشهود است. نظامی از دانش‌های رایج روزگار خویش (علوم ادبی، نجوم، علوم اسلامی، فقه، کلام و زبان عرب) آگاهی وسیع داشته و این خصوصیت از شعر او به‌روشنی دانسته می‌شود.

خمسهٔ نظامی به همت رستم علی‌اف به زبان روسی ترجمه و منتشر شده‌است.

محتویات

  • ۱ زندگی‌نامه
    • ۱.۱ درگذشت و آرامگاه
  • ۲ سروده‌ها
    • ۲.۱ مخزن الاسرار
    • ۲.۲ خسرو و شیرین
    • ۲.۳ لیلی و مجنون
    • ۲.۴ هفت پیکر
    • ۲.۵ اسکندرنامه
    • ۲.۶ دیوان قصاید و غزلیات
  • ۳ متن‌شناسی و تصحیحات برجسته
  • ۴ سبک‌شناسی
    • ۴.۱ زبان شعر و سبک سخن سرایی نظامی
    • ۴.۲ شعر غنایی
    • ۴.۳ گرایش‌های عرفانی
  • ۵ نظامی و پیشینیان
    • ۵.۱ نظامی و فردوسی
    • ۵.۲ نظامی و فخرالدین اسعد گرگانی
  • ۶ نظامی و معاصران
    • ۶.۱ نظامی و خاقانی
  • ۷ سانسور آثار نظامی
  • ۸ ساقی نامه‌های نظامی
  • ۹ تأثیر نظامی بر شعر دوره‌های بعد
    • ۹.۱ مقلدان خمسهٔ نظامی
    • ۹.۲ در سطح جهانی
    • ۹.۳ تأثیر هنر نظامی بر ادبیات ترکی
  • ۱۰ جعل هویت نظامی
    • ۱۰.۱ گنجه
  • ۱۱ نگارخانه
  • ۱۲ منابع
    • ۱۲.۱ منابع انگلیسی
    • ۱۲.۲ منابع روسی
  • ۱۳ پانویس
  • ۱۴ پیوند به بیرون

زندگی‌نامه

تندیس نیم تنه از نظامی، گنجه

از زندگانی نظامی اطلاعات دقیق در دست نیست و در بارهٔ سال تولد و وفات او نقل‌های تذکره‌نویسان مختلف است. آنچه مسلم در شهر گنجه می‌زیست و در همین شهر وفات یافت است.[۱۵] وی خیلی زود یتیم شدخطای یادکرد: خطای یادکرد: برچسب تمام کنندهٔ </ref> بدون برچسب <ref>[۱۶] و از ابتدا توسط دایی مادرش بزرگ شد و تحت حمایت وی تحصل نمود. مادر او از اشراف کرد بوده و این بر پایهٔ یک بیت از دیباچهٔ لیلی و مجنون («گر مادر من رئیسهٔ کرد…») دانسته شده‌است.[۱۷][۱۸][۱۹] خودش نام و نسبش را در ابیاتش آورده، که بنا بر این شعر، نام خودش الیاس و نام پدرش یوسف بن زکی بن مؤید بوده است:

در خط نظامی ار نهی گام بینی عدد هزار و یک نام
والیاس که الف بری ز لامش هم با نود و نه است نامش
ز اینگونه هزار و یک حصارم با صد کم یک سلیح دارم
گر شد پدرم به سنت جد یوسف، پسر زکی مؤید

دربارهٔ زادگاه پدری او اختلاف نظر است. برخی از منابع او را از اهالی تفرش[۲۰] یا فراهان[۲۱] و برخی او را از طبقه دهقانان (ایرانیان) آران می‌دانند. در رابطه با پدر او، بهروز ثروتیان این بیت در لیلی و مجنون را شاهد می‌آورد («دهقان فصیح پارسی‌زاد - از حال عرب چنین کند یاد») و می‌نویسد: «دهقان فصیح پارسی‌زاد: نظامی گنجهای/عرب:مجنون و پدر او/یادداشت- سرآغاز بندهای لیلی و مجنون همه به توضیحی کنایی آراسته‌است و شاعر بالکنایه اشاره می‌کند که این بخش از خود اوست یا در داستان اصلی و به زبان عربی آمده‌است. بیت اول بند ۳۶ از اهمیت به‌سزایی از نظر تاریخ تحقیق در زندگی و آثار نظامی برخوردار است و آن اینکه شاعر شغل و موقعیت اجتماعی خود را که «دهقان» بوده‌است و همچنین نژاد او که خود را «پارسی زاده» می‌نامد، به تصریح بیان داشته و هیچ‌گونه تردیدی در صحت بیت و مطلب نیست و با تحقیق دربارهی دهقانان قرن ششم در آذربایجان و بررسی «پارسی» که آیا نظر او «ایرانی» است یا زبان «پارسی» و یا هر دو، گوشهای از حیات و موقعیت اجتماعی شاعر آشکار می‌گردد.[۲۲]"[۲۳]"

پدر نظامی (یوسف) به تصریح صریح خود او در «لیلی و مجنون»، پارسی بوده‌است، چنان‌که گوید: دهقان فصیح پارسی زاد /از حال عرب چنین کند یاد. دهقان به معنی یک ایرانی اصیل و مالک زمین‌های کشاورزی ست، چنان‌که فردوسی گوید: از ایشان هر آن کس که دهگان بدند/ ز تخم و نژاد بزرگان بدند. این تعبیر دهگان، بعدها از باب اطلاق جزء به کلّ به همهٔ ایرانیان اطلاق شده است؛ در عین حال، واژهٔ دهقان به معنی «تاریخ‌نگار» هم به کار رفته‌است، چنان‌که تعبیر نظامی که دهقان را به صفت «فصیح» متصف می‌کند، به همین معنی اخیر است و باز در همین معنی فردوسی هم گفته‌است: ز دهقان کنون بشنو این داستان/ که برخواند از گفتهٔ باستان. یا: سراینده دهقان موبد نژاد/ از این داستانم چنین کرد یاد. پس نظامی که خود را «دهقان فصیح پارسی زاد»، معرفی می‌کند، باید هم ایرانی نژاده و اصیل، هم تاریخ‌دان و سخنور و هم صاحب زمین‌های کشاورزی باشد. نقش دهگانان در حفاظت از فرهنگ و تاریخ ایران در عصر اسلامی و نیز در گردآوری خراج و ایصال آن به دولت مرکزی، نیز قابل ذکر است. خلاصه آن‌که خاندان نظامی در گنجه یک خاندان دهگان با آگاهی فرهنگی و تمکّن مادی بوده‌اند. یکی از قرائن این سوابق خانوادگی، آشنایی تاریخی ما با پدر نظامی «مؤید مطرزی» و عمو یا برادر یا عموزاده‌اش به نام قوامی مطرزی از پارسی‌گویان قصیده و غزل سرای آذربایجان است".[۲۴]

وحید دستگردی می‌نویسد: «برای اثبات این مطلب که آیا زادبوم نظامی همان شهر گنجه است یا آنکه در عراق عجم متولد و در زمان کودکی با پدر به گنجه رفته، دلیلی در اشعارش نیست، ولی تقریباً تمام تذکره نویسان می‌نگارند که در گنجه متولد شده‌است، اما عراقی الاصل بودن وی مسلم است. بدین دلیل که در همه جا عراق را ستایش و همواره به دیدار عراق و مسافرت بدین صوب اظهار شوق کرده‌است و از آن جمله است (مخزن الاسرار ص ۱۷۹):

گنجه گره کرده گریبان من بیگرهی گنج عراق آن من
بانگ برآورده جهان کای غلام گنجه کدام است، نظامی کدام؟

(خسرو و شیرین ص ۳۶۱):

عراقی وار بانگ از چرخ بگذاشت به آهنگ عراق این بانگ برداشت

شرفنامه (ص ۵۳)

عراق دل‌افروز باد ارجمند که آوازهٔ فضل از او شد بلند

از اشاره‌های موجود در خسرو و شیرین دانسته می‌شود که اولین همسر او، کنیزکی که دارای دربند به عنوان هدیه برایش فرستاده بود، زمانی که نظامی سرودن خسرو و شیرین را به پایان رساند و پسرشان محمد هفت سال بیشتر نداشت، از دنیا رفته بوده‌است.[۲۵] هرچند برخی از محققان مانند وحید دستگردی با استناد یک بیت، نام این کنیزک را آفاق دانستند، اما سعید نفیسی می‌گوید: «مرحوم وحید دستگردی ازین بیت که گوید:

سبک رو چون بت قبچاق من بود گمان افتاد خود آفاق من بود

استنباط عجیبی کرده و نام این کنیزک و همسر نظامی را «آفاق» دانسته‌است و متوجه نبوده‌است که مراد وی از «گمان افتاد خود آفاق من بود» این نیست که نامش آفاق بوده بلکه مقصود اینست که چنین باو دل بسته بوده‌است که او را همه چیز خود می‌دانسته و در نزد او جانشین همهٔ آفاق و در برابر همهٔ آفاق بوده‌است. البته در زمان ما معمول شده‌است که نام زنان را «آفاق» بگذارند اما در زمان نظامی این کلمه در نام زنان معمول نبوده و نظیر آن در جای دیگر نشده‌است و بسیار بعید می‌نماید که نام این همسر آفاق بوده باشد»[۲۶]

از این اشعار آشکار می‌گردد که گذشته از کنیز و همسری که هنگام نظم خسرو و شیرین از دست داده‌است، همسر دیگری از دست داده که هنگام لیلی و مجنون زنده نبوده و همسر سومی از دست او رفته که هم کنیز بوده و چنان‌که که خود گوید جز وی مرد دیگری ندیده یعنی باکره بوده‌است و هنگام نظم اقبال نامه زنده نبوده‌است. به نظر می‌رسد که از این دو همسر دیگر فرزندی نداشته‌است. در لابلای شعرهای نظامی اشاره‌هایی به دو همسر بعدی او نیز دیده می‌شود که هر دو در زمان حیات شاعر درگذشته‌اند.[۲۷]

درگذشت و آرامگاه

نوشتار اصلی: آرامگاه نظامی گنجوی

آرامگاه نظامی در گنجه

نظامی همه عمر خود را در گنجه در زهد و عزلت بسر برد و تنها در سال ۵۸۱ سفری کوتاه به دعوت سلطان قزل ارسلان (درگذشتهٔ ۵۸۷) به سی فرسنگی گنجه رفت و از آن پادشاه عزت و حرمت دید. نظامی هرچند شاعری مدح‌پیشه نبوده، با تعدادی از فرمانروایان معاصر مربوط بوده‌است، از جمله: فخرالدین بهرامشاه پادشاه ارزنگان از دست‌نشاندگان قلج ارسلان سلطان سلجوقی روم که کتاب مخزن الاسرار را به نام او کرده‌است، اتابک شمس‌الدین محمد جهان پهلوان که منظومه خسرو و شیرین به او تقدیم شده‌است، طغرل بن ارسلان سلجوقی و قزل ارسلان بن ایلدگز که در همین منظومه از ایشان نام برده‌است، ابوالمظفر اخستان بن منوچهر شروانشاه که لیلی و مجنون را به نام او کرده‌است.

نظامی در فاصلهٔ سال‌های ۶۰۲ تا ۶۱۲ در گنجه درگذشت و آرامگاهی به او در همان شهر منسوب است.

سروده‌ها

نوشتار اصلی: خمسه نظامی

خمسهٔ نظامی، به قلم سال ۱۵۲۴ در هرات، واقع در موزه هنرهای متروپولیتن نیویورک

اثر معروف و شاهکار بی‌مانند نظامی، خمسه یا پنج گنج است که در قلمرو داستان‌های غنایی امتیاز بسیار دارد و او را باید پیشوای این‌گونه شعر در ادب فارسی دانست. شاعر بر روی هم رفته سی سال از زندگانی خود را بر سر نظم و تدوین آنها گذاشته است. خمسه یا پنج گنج نظامی شامل پنج مثنوی است:

مخزن الاسرار

از نمونه‌های بارز ادبیات تعلیمی در زبان فارسی است.[۲۸] در بحر سریع، در حدود ۲۲۶۰ بیت مشتمل بر ۲۰ مقاله در اخلاق و مواعظ و حکمت. در حدود سال ۵۷۰ هجری و در آستانه چهل سالگی[۲۹] شاعر به اتمام رسیده‌است و از آن است این ابیات:

هر که تو بینی ز سپید و سیاه بر سرکاری است درین کارگاه
جغد که شوم است به افسانه در بلبل گنج است به ویرانه در
هر که درین پرده نشانیش هست درخور تن قیمت جانیش هست

خسرو و شیرین

خسرو برای بار اول شیرین را در چشمه‌ای مشغول شنا می‌بیند. صحنه‌ای مشهور در ادبیات فارسی

در بحر هزج مسدس مقصور و محذوف، در ۶۵۰۰ بیت، که به سال ۵۷۶ ه.ق. نظمش پایان گرفته‌است. ابیات زیر در توصیف آب‌تنی شیرین از آنجاست:

چو قصد چشمه کرد آن چشمهٔ نور فلک را آب در چشم آمد از دور
سهیل از شعر شکرگون برآورد نفیر از شعری گردون برآورد
پرندی آسمان‌گون بر میان زد شد اندر آب و آتش در جهان زد

لیلی و مجنون

لیلی و مجنون در مکتبخانه. نگارگری نسخه‌ای از روایت نظامی در دوره تیموری

اگرچه نام لیلی و مجنون پیش از نظامی گنجوی نیز در اشعار و ادبیات فارسی به چشم می‌خورد، ولی نظامی برای نخستین بار، آن را به شکل منظومه‌ای واحد به زبان فارسی در ۴۷۰۰ بیت به درخواست پادشاه شروان به نظم کشید. نظامی خود از بابت این سفارش ناراضی و بی‌میل بوده‌است و کار را در چهار ماه به پایان برده‌است.

وزن این مثنوی جدید بوده و پس از نظامی شعرای زیادی در این وزن داستان‌های عاشقانه سروده‌اند. همچنین ده‌ها شاعر در ایران، هند و ترکستان منظومه‌هایی را به استقبال از لیلی و مجنون نظیره پردازی کرده و شعرای دیگری نیز به داستان نظامی شاخ و برگ بیشتری افزوده و یا آن را تغییر داده‌اند. در بحر هزج مسدس اخرب مقبوض مقصور و محذوف، نظم این مثنوی به سال ۵۸۸ هجری به پایان رسیده‌است و از آنجاست:

مجنون چو حدیث عشق بشنید اول بگریست، پس بخندید
از جای چو مار حلقه برجست در حلقهٔ زلف کعبه زد دست
می‌گفت گرفته حلقه در بر کامروز منم چو حلقه بر در

هفت پیکر

(که آن را بهرام‌نامه و هفت گنبد نیز خوانده‌اند)، در بحر خفیف مسدس مخبون مقصور و محذوف، در ۵۱۳۶ بیت، در سرگذشت افسانه‌ای بهرام گور. از آن منظومه است در وصف ایران:

همه عالم تن است و ایران دل نیست گوینده زین قیاس خجل
چونکه ایران دل زمین باشد دل ز تن به بود یقین باشد
مینگیز فتنه میفروز کین خرابی میاور در ایران زمین
تو را ملکی آسوده بی داغ و رنج مکن ناسپاسی در آن مال و گنج

یک نسخه نایاب از منظومه هفت‌پیکرنظامی، متعلق به موزه پرگامون، آلمان.

اسکندرنامه

در بحر متقارب مثمن مقصور و محذوف، در ۱۰۵۰۰ بیت، مشتمل بر دو بخش شرفنامه و اقبالنامه که در حوالی سال ۶۰۰ به اتمام رسیده‌است؛ و از آنجاست این ابیات در مرگ دارا:

سکندر چو دانست کآن ابلهان دلیرند بر خون شاهنشهان
پشیمان شد از کرده پیمان خویش که برخاستش عصمت از جان خویش
چو در موکب قلب دارا رسید ز موکب روان هیچ‌کس را ندید
تن مرزبان دید در خاک و خون کلاه کیانی شده سرنگون

دیوان قصاید و غزلیات

دفتر هفتم خمسه و یا گنجینه گنجوی:

دیوان اشعار او مشتمل بر قصاید، غزلیات، قطعات و رباعیات است. نمونه غزل:

عاشق شده‌ام بر تو تدبیر چه فرمایی از راه صلاح آیم یا از ره رسوایی؟
تا جان و دلم باشد من جان و دلت جویم یا من به کنار افتم یا تو به کنار آیی
در دوستیت شهری گشتند مرا دشمن بر من که کند رحمت؟ گر هم تو نبخشایی
زین سان که منم بی تو دور از تو مبادا کس نه دسترسی بر تو نه بی تو شکیبایی

نمونه قصیده:

فرق‌ها باشد میان آدمی تا آدمی کز یک آهن نعل سازند از یکی دیگر سنان
اصل هندو در سیاهی یک شب نسب دارد ولیک هندویی را دزد یابی، هندویی را پاسبان
از تجمل هیچ ناید، زر فدی کن زر فدی تا همه ساله چو زر هم پیر باشی هم جوان
با حسین و آدم آخر آب و نان دانی چه کرد؟ خاک هر پایی مشو از بهر مشتی آب و نان

متن‌شناسی و تصحیحات برجسته

نخستین کسی که سعی وافری بر ارائهٔ مجموعه‌ای منسجم و مصحح از آثار نظامی به کار برد وحید دستگردی بود که حاصل کارش بین ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۷ خورشیدی منتشر شد. پس از وی چاپ‌های دیگری نیز انتشار یافت که از جملهٔ آنها مجموعهٔ شش جلدی با تصحیح و توضیح دکتر بهروز ثروتیان است که از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۹ توسّط انتشارات توس به چاپ رسیده است،[۳۰] و دوباره در سال ۱۳۸۶ با تصحیح و شرح مجدد توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شده‌است.[۳۱] این اثر در فهرست میراث مستند برنامه حافظه جهانی یونسکو از سوی ایران ثبت گردیده است.[۳۲]

سبک‌شناسی

زبان شعر و سبک سخن سرایی نظامی

نسخهٔ خطی از خمسهٔ نظامی، اثر هنرمند ایرانی کمال‌الدین بهزاد، مربوط به ۱۴۹۴ میلادی، که ماجرای معراج پیامبر اسلام را بازگو می‌کند.

نظامی از شاعرانی است که باید او را در شمار ارکان شعر فارسی و از استادان مسلم این زبان دانست. وی از آن سخنگویانی است که مانند فردوسی و سعدی توانست به ایجاد و تکمیل سبک و روشی خاص دست یابد.

وی در انتخاب الفاظ و کلمات مناسب و ایجاد ترکیبات خاص تازه و ابداع معانی و مضامین نو و دلپسند و تصویر جزئیات با نیروی تخیل و دقت در وصف مناظر و توصیف طبیعت و اشخاص و به کار بردن تشبیهات و استعارات مطبوع و نو، در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نیافته‌است.[۳۳]

ضمناً بنا بر عادت اهل زمان از آوردن اصطلاحات علمی و لغات و ترکیبات عربی وافر و بسیاری از اصول و مبانی حکمت و عرفان و علوم عقلی به هیچ روی ابا نکرده و به همین سبب و با توجه به دقت فراوانی که درآوردن مضامین و گنجانیدن خیالات باریک در اشعار خود داشت، سخن او گاه بسیار دشوار و پیچیده شده‌است. با این حال مهارت او در ایراد معانی مطبوع و قدرت او در تنظیم و ترتیب منظومه‌ها و داستان‌های خود باعث شد که آثار او بزودی مورد تقلید قرار گیرد.[۳۴]

نظامی گرچه شاعری داستان‌سراست و بیشتر به داستان‌های عاشقانه و یا به قول خود وی به «هوسنامه» ها پرداخته‌است، ولی او شاعری است حکیم و اندیشه‌ور، آشنا با فرهنگ و تاریخ ایران، که در پس قصه‌ها و هوسنامه‌هایش نکاتی عمیق نهفته‌است، و به همین سبب است که او چند بار از خوانندگان مثنوی‌هایش خواسته‌است تا رازها و رمزهای موجود در شعر او را نیز کشف کنند، از جمله در این دو بیت در هفت پیکر:

هر چه در نظم او ز نیک و بد است همه رمز و اشارت خرد است
هر یک افسانه‌ای جداگانه خانهٔ گنج شد نه افسانه

[۳۵]

اشعار نظامی گنجوی با سرچشمه فرهنگ ایرانی او، ایران پیشااسلامی و پسااسلامی را وحدت می‌بخشد.[۳۶]

شعر غنایی

داستان‌سرایی در زبان فارسی به وسیله نظامی شروع نشده لیکن تنها شاعری که تا پایان قرن ششم توانسته‌است ادبیات غنایی را به حد اعلای تکامل برساند نظامی است.

گرایش‌های عرفانی

مَخزَن‌الاَسرار

برخی از غزلیات نظامی درونمایه فلسفی و کلامی دارد. نظامی مفاهیم فلسفی و کلامی را معمولاً بی توسل به اصطلاحات فنی آن بکار برده است و اندیشه‌هایی چون اغتنام فرصت و دم غنیمتی، زود گذر بودن عمر، بی‌اعتباری جهان و گذرا بودن آن اشاره می‌کند.[۳۷][۳۸]

نظامی و پیشینیان

نظامی و فردوسی

پاره‌ای از داستانهای نظامی در شاهنامه نیز آمده‌است، ولی نظامی از لحاظ سبک و سخنوری از فخرالدین اسعد گرگانی نیز بهره برده‌است.[۳۹]

او در کتابهای خسرو و شیرین و لیلی و مجنون و اسکندرنامه و هفت پیکر از فردوسی و شاهنامه نام می‌آورد. برای نمونه در اسکندرنامه فردوسی را سخنگوی پیشینه دانای توس می‌خواند.

از ان خسروی می که در جام اوست شرف نامهٔ خسروان نام اوست
سخنگوی پیشینه دانای توس که آراست روی سخن چون عروس

همچنین برخی از ابیات نظامی با شاهنامه تطبیق دارد:

فردوسی:

چنان دان که شاهی و پیغمبری دو گوهر بود در یک انگشتری

نظامی:

نزد خرد شاهی و پیغمبری چو دو نگین است در انگشتری

فردوسی:

جهان را بلندی و پستی تویی ندانم چه‌ای هر چه هستی تویی

نظامی:

همه نیستند آنچه هستی تویی پناه بلندی و پستی تویی

نظامی و فخرالدین اسعد گرگانی

نظامی هر چند نمونه عالی کار فخرالدین اسعد گرگانی در ویس و رامین را پیش روی داشته، با زیرکی و جوهر شناسی خاص خود داستانهایی را برای منظوم کردن پیش کشیده که بیشتر مقبول طبع ایرانیان مسلمان واقع شده است.[۴۰]

نظامی و معاصران

نظامی و خاقانی

از معاصران خود با خاقانی دوستی داشت، و چون خاقانی درگذشت، نظامی در رثایش چنین سرود:

به دل بودم که خاقانی دریغا گوی من گردد دریغا زانکه من گشتم دریغاگوی خاقانی

سانسور آثار نظامی

در دوران حکومت جمهوری اسلامی و سیاست‌های آن در ممیزی متون کلاسیک، آثار نظامی به ویژه منظومه خسرو و شیرین بارها سانسور و برخی از ابیات آن در چاپ‌های مختلف حذف شده‌اند.[۴۱] برخی اظهار نظرهای نویسندگان، شاعران و مترجمان سرشناس در اینباره:

محمدعلی اسلامی ندوشن:ممیزی آثار کلاسیک و ترجمه‌ها درست نیست؛ زیرا آثاری است که دیگران ایجاد کرده‌اند و ما حق نداریم در آن‌ها دست ببریم. اگر ممیزی در مملکت ما وجود دارد باید حدود کار ممیزی مشخص باشد، راجع جزییات نظری نیست. اما دست بردن در متون کلاسیک صلاحیت می‌خواهد.[۴۲]

پرویز خائف: نظامی محرم‌ترین و محترم‌ترین زبان را در صحنه‌های مختلف دارد. کلمات او به صورتی است که ممیزی فکری و روحی و ایمانی کرده است. کلمه‌ای در خسرو و شیرین نمی‌توان یافت که خلاف حریم باشد، تشبیهات و تصاویرش را در پرده‌هایی می‌گیرد که عیان نباشد. حرفی که دربارهٔ خسرو و شیرین زده شده است، بسیار نابجا و ناحق است زیرا شرح حال نظامی را نخوانده‌اند.[۴۳]

ساقی نامه‌های نظامی

برگی از خمسه

برخی پژوهشگران، نظامی گنجوی را پایه‌گذار ساقی‌نامه می‌دانند. بعدها شاعران دیگر مانند حافظ نیز راه نظامی را ادامه داده و ساقی‌نامه را به سبکی در ادبیات فارسی تبدیل نمودند.[۴۴] نظامی در آغاز داستان‌های اسکندر نامه، به قصد براعت استهلال دو بیت ساقی نامه آورده است. دوبیت ساقی نامه، چکیده داستانی است که بعد از آن می‌آید.

تأثیر نظامی بر شعر دوره‌های بعد

مقلدان خمسهٔ نظامی

نوشتار اصلی: نظیره‌سازی از خمسهٔ نظامی

بخش بزرگی از ادبیات منظوم فارسی، تقلید از آثار نظامی است.[۴۵] نظامی به دلیل سبک سخن سرایی و زبان شعر مخصوص به خودش، مورد تقلید بسیاری از شاعران قرار گرفته است.

تشیع جنازه مجنون

لیلی و مجنون نظامی، سرآغازی شد برای مثنوی‌های بیشماری که در دوره بسیار طولانی به تقلید از آن پرداختند. این سروده‌های تقلیدی تقریباً در تمامی زبان‌هایی که خود را تحت نفوذ فرهنگی زبان و ادبیات فارسی می‌دانستند (مانند فارسی، کردی و پشتو) سروده شدند؛ ولی تنها تعداد کمی از این سروده‌ها ماندگار شدند.[۴۶]

نخستین مقلد بزرگ منظومه لیلی و مجنون نظامی در زبان فارسی، امیرخسرو دهلوی است. بعدها نورالدین عبدالرحمن جامی نیز در هفت پیکر خود منظومه لیلی و مجنون را بازآفرینی کرده‌است. در دوره تیموری و دوره صفوی چندین شاعر در ایران و هند، از جمله هاتفی خرجردی، میرزا محمدقاسم گنابادی و هلالی جغتایی لیلی و مجنون را بازآفرینی کردند و این روند تا دوره قاجار نیز ادامه یافته‌است.[۴۷] علاوه بر این سلمان ساوجی نیز از شعرایی است که سخت تحت تأثیر لیلی و مجنون نظامی بوده‌است و این تأثیر در فراق‌نامه او مشهود است.[۴۸] سهیلی جغتایی نیز منظومه‌ای با عنوان لیلی و مجنون و به پیروی از نظامی سروده‌است.[۴۹] تازه‌ترین منظومه‌های لیلی و مجنون از نامی اصفهانی و سرانجام حسن اهتمام (۱۳۳۵ خورشیدی) است. در مجموع به گفته حسن ذوالفقاری، ۸۶ نظیره‌پرداز به استقبال لیلی و مجنون نظامی رفته‌اند.[۵۰]

روایت امیرخسرو دهلوی، جنبه عشق زمینی بیشتری داشته و مجنون و لیلی دست‌کم برای یک شب به مراد دل می‌رسند. در این روایت اشتیاق لیلی بیش از مجنون است. برخلاف روایت نظامی، در روایت دهلوی خبری از ازدواج لیلی نیست؛ ولی در عوض مجنون با خدیجه، دختر رئیس قبیله ازدواج می‌کند؛ ولی طاقت نمی‌آورد و باز سر به بیابان می‌گذارد. به گفته محمدجعفر محجوب، علاوه بر فضل تقدم، روایت نظامی بر روایت امیرخسرو دهلوی برتری انکارناپذیری دارد.[۵۱]

روایت جامی با این هردو متفاوت است. به گفته او مجنون که جوانی عیاش است عاشق لیلی می‌شود، ولی به کام نمی‌رسد. در روایت جامی، مجنون پیش از لیلی می‌میرد. بخش اضافه روایت جامی آن است که مجنون در سلک گدایانی در می‌آید که لیلی به آنان نذری می‌دهد. در این میان لیلی کاسه او را می‌شکند و مجنون از این اتفاق سرمست می‌شود.[۵۲]

اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مرا بشکست لیلی؟

مجنونی که در روایت ملاعبدالله هاتفی جامی (خواهرزاده نورالدین عبدالرحمان جامی) به تصویر کشیده می‌شود، فردی بهانه‌جو و زیبایی طلب است که از خردسالی جز در آغوش زیبارویان آرام نمی‌گرفته‌است.[۵۳]

علاوه بر منظومه‌هایی که به نقل روایت لیلی و مجنون پرداخته‌اند، شعرای دیگر فارسی زبان با شیوه دیگری به این داستان اشاره کرده‌اند. برخی از آنان مضامین گفته شده در روایت‌های قبلی را در اشعار خود به کار برده‌اند و برخی دیگر بدون روایت کامل داستان، مضامین نویی بر داستان افزوده‌اند و یا حوادث فرعی داستان را به ابتکار خود تغییر داده و به گونه متفاوتی بیان کرده‌اند و به ذکر حوادثی پرداخته‌اند که در هیچ‌یک از روایات قبلی داستان گفته نشده‌است. برای نمونه عطار نیشابوری از شعرایی است که اگرچه روایت کاملی از عشق لیلی و مجنون را به نظم نیاورده، ولی حکایات و مضامین فراوانی بر آن افزوده‌است.[۵۴] برخی از این حکایات حتی با اصل داستان نظامی نیز در تناقض است. برای نمونه عطار، مولوی و وحشی بافقی همگی از روی نازیبای لیلی خبر می‌دهند.[۵۵]

در سطح جهانی

تصویر دیباچهٔ کتاب ترجمهٔ انگلیسی لیلی و مجنون نظامی، توسط جیمز آتکینسون در ۱۸۳۶م

منظومه لیلی و مجنون نظامی به زبان‌های گوناگونی مانند آلمانی، فرانسوی، انگلیسی،[۵۶] روسی و ارمنی ترجمه شده‌است. در ادبیات ارمنی از دیدگاه مشابهت در جدال میان عشق و آداب و رسوم جامعه، منظومه «آنوش» (۱۸۹۲ میلادی) اثر هوهانس تومانیان با لیلی و مجنون مقایسه می‌شود.[۵۷] در ادبیات کردی منظومه مثنوی «مه‌م و زین» (قرن ۱۷ میلادی) اثر احمد خانی از نظر فضای ایرانی داستان، با آن قابل مقایسه‌است.[۵۸]

در زبان اردو نیز، آنچه به تقلید از لیلی و مجنون سروده شده، همگی تأثیر گرفته از زبان فارسی و روایت‌های فارسی لیلی و مجنون بوده‌است.[۵۹]

تأثیر هنر نظامی بر ادبیات ترکی

شاعران ترک، چنان علاقه‌ای به نظامی و آثار او، به ویژه مثنوی‌های خمسه دارند، که تاریخ مثنوی‌سرایی در ادبیات ترکی را با نام نظامی پیوند زده‌اند. بیشتر مثنوی‌های صد سال اخیر ترکی، به پیروی و یا در استقبال و ترجمه و تفسیر خمسهٔ نظامی سروده شده‌اند.[۶۰]

علاوه بر ترجمه لیلی و مجنون نظامی به زبان ترکی،[۵۶] در ادبیات ترکی منظومه‌های تقلیدی‌ای از لیلی و مجنون سروده شدند که اغلب تحت تأثیر لیلی و مجنون نظامی بوده و به داستان اصلی وفاداری نشان داده‌اند.[۶۱] ازجمله شاعران ترک که مثنوی لیلی و مجنون سروده‌اند، محمد فضولی است. این مثنوی در سال ۹۴۲ قمری سروده شده‌است. اعتقاد بر این است که این مثنوی تحت نفوذ نظامی سروده شده‌است؛ ولی یک محقق ترک به نام نهاد تارلان مدعی است که فضولی در سرودن این منظومه تحت تأثیر هیچ‌کس نبوده و این منظومه را زاده قریحه و شخصیت فضولی دانسته‌است.[۶۲]

جعل هویت نظامی

نوشتار اصلی: کارزار نمایاندن نظامی به عنوان شاعر ملی آذربایجان

171165
جدید
نظرات (0)
تاکنون هیچ نقدی از طرف کاربران نوشته نشده.