• جدید
  • ناموجود
 برندگان نوبل ادبیات - گرهارد هاوپتمان - جمهوری فدرال آلمان 1978
search
  •  برندگان نوبل ادبیات - گرهارد هاوپتمان - جمهوری فدرال آلمان 1978

سونیرشیت برندگان نوبل ادبیات - ممهور به مهر روز انتشار -- جمهوری فدرال آلمان 1978

‎ریال45,000
بدون مالیات

Germany, Federal Republic 1978 - Nobel prize literature s/s

gerhart hauptmann, hermann hesse, thomas mann
تعداد
ناموجود

توضیح : لازم بذکر است تمبری که ممهور به مهر روز انتشار است باطله محسوب نمی گردد . اینگونه تمبرها دارای چسب بوده و در روز انتشار با مهر مخصوصی که برای آن تمبر طراحی شده ممهور و در بین علاقمندان توزیع می گردند. اینگونه تمبرها نیز در رده سایر اقلام فیلاتلیک مانند پاکت مهر روز (FDC) و کارتهای ماکزیما فیلاتلی هستند.

توجه : درج کد پستی و شماره تلفن همراه و ثابت جهت ارسال مرسوله الزامیست .

توجه:حداقل ارزش بسته سفارش شده بدون هزینه پستی می بایست 100000 ریال باشد .

توجه : جهت برخورداری از مزایای در نظر گرفته شده برای مشتریان لطفا ثبت نام نمائید.

در صورت نیاز به راهنمائی لطفا با شماره 09381506644 تماس بگیرید.

گرهارد هاوپتمان (به آلمانی: Gerhart Hauptmann) (زادروز ۱۵ نوامبر ۱۸۶۲- درگذشته ۶ ژوئن ۱۹۴۶) نمایش‌نامه‌نویس آلمانی بود که در سال ۱۹۱۲ میلادی، برندهٔ جایزه نوبل ادبیات شد. وی از معروفترین نمایندگان سبک ناتورالیسم بود که با وجود این به طبع خود را در سبک‌های دیگر نیز آزموده است

گرهارد هاوپتمان
G Hauptmann.jpg
زادروز ۱۵ نوامبر ۱۸۶۲
پدر و مادر سیلزیا، پادشاهی پروس
مرگ ۶ ژوئن ۱۹۴۶ میلادی (۸۳ سال)
Agnetendorf، لهستان
ملیت آلمان آلمانی
پیشه نمایش‌نامه‌نویس
کتاب‌ها بافندگان
امضا Hauptmann Signature.jpg

.

زندگی

گرهارد هاوپتمان در سال ۱۸۶۲ در اوبرزالتسبرون متولد شد. والدین او روبرت و ماری هاوپتمان مدیران هتل بودند. او سه خواهر و برادر از خود بزرگتر داشت. در بچگی او معروف به دوستدار داستان‌های تخیلی بود. بعدها اسم خود را از گرهارد به گرهارت تغییر داد.

جستارهای وابسته

  • فهرست برندگان جایزه نوبل ادبیات

هرمان هسه

هرمان هسه (به آلمانی: Hermann Hesse) ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی-سوییسی و برندهٔ جایزه نوبل سال ۱۹۴۶ در ادبیات.

هرمان هسه
Hermann Hesse 1927 Photo Gret Widmann.jpg
هرمان هسه در سال ۱۹۲۷
زادروز ۲ ژوئیهٔ ۱۸۷۷
کلاو، بادن-وورتمبرگ، آلمان
مرگ ۹ اوت ۱۹۶۲ میلادی (۸۵ سال)
تسین، سوئیس
ملیت آلمان آلمانی- سوئیس سوئیسی
پیشه ادیب، نویسنده و نقاش
سال‌های نویسندگی ۱۹۰۴-۱۹۵۳
کتاب‌ها گرگ بیابان
گرترود
همسر(ها) ماریا برنولی (۱۹۲۳-۱۹۰۴)
روت ونگر (۱۹۲۷-۱۹۲۴)
نینون آوسلندر (۱۹۶۲-۱۹۳۱)
فرزندان سه فرزند از همسر اول
امضا Hesse Signature.svg

وی در ۲ ژوئیه ۱۸۷۷ در شهر کالو (Calw) واقع در استان بادن-وورتمبرگ زاده شد. پدر هرمان هسه مدیریت مؤسسه انتشارات مبلغین پروتستان را به عهده داشت. مادرش دختر هندشناس معروف، دکتر«هرمان گوندرت» و مدیر اتحادیه ناشران کالو بود. کتاب‌خانه بزرگ پدربزرگ و شغل پدر، اولین باب آشنایی هرمان هسه جوان با ادبیات بود. از طریق پدر و مادرش که مبلغان مذهبی در هندوستان بودند، به جهان‌بینی و تفکرات فلسفی هند دست یافت. او که از اوان جوانی دارای روحی حساس و ضربه‌پذیر بود، در مقابل نابرابری‌های جامعه و تضاد درونی با پدر و مادرش، در سن پانزده‌سالگی از مدرسه کلیسائی ماول‌برون(جایی که صحنه و فضای قرون وسطایی داستان او نارتسیس و گولدموند را فراهم آورد) که بورس تحصیلی در رشته الهیات پروتستانتیسم را از آن داشت، فرار کرد .بعد از فرار دچار افسردگی حادی شد که والدینش او را در بادبول تحت نظر جن گیر مدرنی قرار دادند که سرانجام آن اقدام به خودکشی بود در نتیجه او را به آسایشگاه کودکان عقب افتاده ذهنی در اشتتن فرستادند سپس در کانشتات یک دورهٔ یکسالهٔ را آغاز و چندی بعد در شهر کالو به کارآموزی در یک کارگاه ساعت‌سازی مخصوص برج‌های کلیسا، مشغول و پس از اتمام این دوره در شهر توبینگن در رشته کتابفروشی به مدت سه‌سال، (۱۸۹۵ - ۱۸۹۸ میلادی) به کارآموزی پرداخت. سرگرمی دلخواه هسه در اوقات فراقت نقاشی و باغبانی بود. کارهای آبرنگ او دو نوع سبک متفاوت دارند واقع گرایانه و تخیلی .پس از موفقیت رمانپتر کامنتسیند وی با ماری برنولی ، که گویی از میان یکی از اشعار نخستین هسه بیرون آمده بود ، ازدواج کرد. وی که دختر خانواده ای سرشناس از ریاضیدانان بازل و نه سال یزرگتر از هسه بود و اثار شومان وشوپن را زیبا می نواخت و تا سال (۱۹۱۲ میلادی)زندگی مشترک خود را ادامه دادند. هسه در سال (۱۹۱۲ میلادی) به سوییس مهاجرت و در سال (۱۹۲۳ میلادی) تابعیت آن کشور را پذیرفت. وی یک سال پس از انتشار نارتسیس و گولدموند برای بار سوم در سال ۱۹۳۱ با خانم نینون آوسلندر ازدواج کرد. هرمان هسه به عنوان پرخواننده‌ترین نویسنده اروپائی در قرن بیستم شناخته شده‌است.

Hermann Hesse 1925 Photo Gret Widmann.jpeg

رضا نجفی در کتاب شناختی از هرمان هسه می‌گوید: «هسه از هنگام تولد در کالو و نزدیک جنگل سیاه تا هنگام مرگ در مونتانیولا در کنار دریاچه لوگانو، هرگز از طبیعت جدا نبود و تاثیر طبیعت را نمی‌باید در آثار هسه دست کم گرفت.» به گفته این منتقد، شباهت و همانندی جغرافیایی و طبیعت سوییس با ناحیه شواب (زادگاه هسه) در آلمان او را به پدیده مرزهای سیاسی بی اعتقاد ساخت و به مخالفت با ناسیونالیسم آلمانی برانگیخت. طبیعت آشنای سوییس مهاجرت را برای او ممکن کرد و با انزوا گزیدن در طبیعت آفرینش ادبی هسه به ثمر رسید.[۱]

هرمان هسه به خاطر قدرت استعداد نویسندگی و شکوفائی اندیشه و شجاعت ژرف در بیان اندیشه‌های انسان‌مداری و سبک عالی نگارش، به دریافت جایزه نوبل نایل شد.

زبان ساده، خصوصیت هرمان هسه

هرمان هسه در آثارش مبارزه جاودانه روح و زندگی را ترسیم نموده و با نگرشی هنرمندانه به دنبال ایحاد تعادل بین این دو پدیده قلم فرسوده‌است. هسه در خانواده‌ای اصلاح‌طلب در منطقه در جنوب آلمان به دنیا آمد و تحت تأثیر مادرش که مبلغ مذهبی در هندوستان بود، به فلسفه هندی روی آورد. از دهه سوم قرن بیستم، به عنوان تبعه سوئیس در منطقه «تسین» به گوشه گیری نشست. گرایش به رومانتیسم و طبیعت‌گرایی از نمودهای چشم‌گیر آثار قدیمی‌تر هسه است. این سبک در یکی از اولین رمان‌هایش به نام پیتر کامنسیند (۱۹۰۴)، که با استقبال بی‌نظیری روبرو شد، به چشم می‌خورد. وی به طور جدی به مشکلات انسان‌ها و روابط بین آن‌ها و همچنین نقش هنرمند در جامعه، پرداخته و در رمان‌های گرترود (۱۹۱۰) و رُسهالده (۱۹۱۴) این معضل را به شیوه هنرمندانه‌ای مطرح می‌نماید. هسه به عنوان نماینده جریانات صلح‌طلب - پاسیفیسم، از طرفدارانی مانند تئودور هویس برخوردار بود و در جمع دوستانش قرار داشتند. در این ارتباط افرادی هم از آلمان حملات خصمانه خود را علیه او آغاز کردند. وی پس از آشنایی با یوزف ب.لانگ ، از شاگردان کارل گوستاو یونگ، هسه از طریق این مشاور با آثار زیگموند فروید و یونگ آشنا شد . هسه از طریق این آثار دریافت که هریک از فرار های دیوانه بار و فزاینده‌اش در فاصله ی سال های ۱۹۰۴ تا ۱۹۱۴ در واقع فرار از خویشتن بوده‌اند ، بازتاب درد ها وو رنج های درونی اش بوده‌اند در دنیای بیرون ، و نوشته هایش نیز قرینه سازی ای از خویشتن خودش بوده‌اند ، چنانچه که در ۱۹۲۱ در مقدمه یک نویسنده خاطر نشان کرد : " تمام این داستان ها مربوط به خود من بودند ، بازتابی بودند از راهی که در پیش گرفته بودم ، از رویا ها و آرزو های پنهانم و از رنج تلخم."

فلسفه هندی

بر اساس توجه و علایق خاصی که نویسنده در باب این فلسفه به دست آورده بود، در سال ۱۹۲۲ روایتی به نام سیدارتا منتشر کرد که از جمله پرخواننده‌ترین آثار وی می‌باشد. این کتاب نگرشی بر ریشه‌های روانشناسی در مذاهب جهانی و مکاتب عقلی است و هسه نیز در جستجوی رسیدن به مؤلفه‌ای است که تفاهم بین دو فرهنگ شرق و غرب را عملی سازد. شماری از صحنه‌های سیدارتا تابلوهای مثنوی مولوی را برای خواننده ترسیم می‌نماید. هنری میلر در باره این کتاب می‌گوید: سیدارتا داروی شفابخشی است که از انجیل عهد جدید مؤثرتر است. در پی برقراری ارتباط هرمان هسه با آلمان از طریق تفسیر و تعبیر آثارش به وسیله آمریکایی‌ها، نظرات مذهبی و سنتگرائی مشهود در نوشتارهایش، از دید خوانندگان مخفی ماند. در همین معنی، نویسنده اتریشی پتر هانکه در سال ۱۹۷۰ با تعجب اعتراف می‌کند:

«من کتاب‌های هسه را با کنجکاوی و تحیر تمام، خواندم. این مرد نه تنها یک شخصیت برجسته رومانتیک، معرفی‌شدهٔ آمریکایی‌ها است، بلکه نویسنده‌ای عاقل و قابل اعتمادی نیز می‌باشد.»

هسه در سال ۱۹۲۳- ۱۹۲۴ میلادی تابعیت کشور سوییس را کسب و برای دومین بار ازدواج کرد.

آثار هسه

پیتر کامنسیند (Peter Camenzind ۱۹۰۴)

نوشتار اصلی: پیتر کامنتسیند

زندگی جوانی را شرح می‌دهد که دهکده محدود و کوچک خود را ترک می‌کند تا سراسر جهان را زیر پا گذارد، اما او جویای هنر است و به زندگی از خلال زیبایی‌ها می‌نگرد و هسه به وسیله او می‌تواند نظرهای شخصی را درباره هنر و سرنوشت آن بیان کند و در جریان این جهانگردی برتری زندگی طبیعی را بر تمدن شهری نشان دهد و تمدن غرب را سخت به باد انتقاد گیرد. پیتر، قهرمان کتاب، پس از سرخوردگی از سیر و سیاحت به سرگردانی خویش پایان می‌دهد و به دهکده کوچک بازمی‌گردد و کمر اصلاح آن را برمی بندد. هسه در این اثر مسائل کودکی و نوجوانی را مطرح کرده وکسانی را وصف می‌کند که در جستجوی شناخت شخصیت خویش‌اند و غالبأ عصیان‌زده و گریزان از محیط زندگی، خود را به خطر می‌اندازد.

زیر چرخ (۱۹۰۶ Unterm Rad)

این رمان یکی از آثار محوری هرمان هسه است که منعکس‌کننده نشان‌های موجود در مجموعهٔ آثار او است. این کتاب نمایشی از تضاد بین آزادی‌های فردی و فشارهای تخریبی در جوامع مدرن است. هسه در این رمان سایه‌روشن‌هایی از دوران کودکی خود و برادرش «هانس» را ترسیم کرده‌است، که همانند شخصیت اصلی داستان، دست به انتحار می‌زند. زندگی در مدرسه کلیسای «ماول‌برون»، دوران کارآموزی و تصویر مناظر رؤیایی شهر زادگاهش، تراوشی از تجربه و دیدگاه نویسنده است که در کتاب «زیر چرخ» جان گرفته‌اند. فضای رومانتیسم غالب بر ماجرا، به قلم توانای هرمان هسه به دادگاهی تلخ علیه نظام آموزشی که سعی در سرکوب کردن استعدادها می‌نمود، تبدیل شده‌است.

دمیان (۱۹۱۹ Demian)

نوشتار اصلی: دمیان

دمیان یکی از پر آوازه‌ترین آثار هرمان هسه است، داستانی مربوط به دوران نوجوانی نویسنده که خود را در آن "سینکلر" نامیده‌است، نامی که در آغاز نویسندگی به عنوان تخلص خود انتخاب کرده بوده‌است. شاید بتوان گفت نخستین ثمره ی تولد دوباره ی هسه این رمان بود . این داستان نخستین بار در سال ۱۹۱۹ منتشر شد در سالی که هرمان هسه هشتاد و پنج ساله بود و به عنوان اعتراض به سیاست‌های نظامی آلمان، در سوئیس می‌زیست. دمیان شرح کندوکاو درونی مرد جوانی است که در پی دست یافتن به هویت و ارزش های شخصی است و بدین ترتیب افسانه ای است فرا دنیوی و تقریباً اسطوره وار . دمیان را حدیث نفس انسان دانسته‌اند، حسب حال ایامی از عمر آدمی که معمولاً در چنبره ارزش‌های قراردادی محبوس می‌شود و مجال ظهور نمی‌یابد. در ایران این کتاب توسط انتشارات تهران با ترجمه‌ای از محمد بقایی، منتشر شده‌است.

گرترود (Gertrud ۱۹۱۰)

این رمان بخشی از سرگذشت نویسنده‌است و شناخت فلسفی او را از «مسأله تنهایی» شرح می‌دهد. در نظر هسه زندگی یعنی تنهایی، انسان همیشه تنهاست و هنرمند تنهاتر از دیگران. داستان «گرترود» اعترافات یک موسیقیدان است.

رُسهالده (Rosshalde ۱۹۱۴)

این کتاب نیز مانند گرترود اعترافات یک هنرمند است؛ یک نقاش هنرمند. این دو اثر را می‌توان مکمل یکدیگر دانست.

سیذارتا (۱۹۲۲ Siddhartha)

هرمان هسه در این کتاب ضمن تحلیل مبانی فلسفه آسیائی(هندی)، اشتیاق خود را به یافتن روشی در جهت حل بحران جوامع بشری نشان داده‌است. داستان به گرد فرزند برهمانی دور می‌زند که در پی مداوا است. سیدارتا نام این جوان است که در راه رسیدن به مقصود، خود بینی و آلایش عشق شهوانی را که همانند زنجیرهای گران، مانعی بازدارنده بودند، به نرمی می‌گسلد و تضاد سرکش روح و زندگی را به فرایندی آشتی‌پذیر در نفس ریاضت کشیده خود مبدل می‌سازد. این کتاب توسط مترجم فقید پرویز داریوش به فارسی ترجمه شده است.

گرگ بیابان (Der Steppenwolf ۱۹۲۷)

این داستان به صورتی استعاری روح آسیب دیده مردم پس از جنگ، مردم شهرنشین و متمدن را نشان می‌دهد که ناگهان در وجود خود ظهور خوی حیوانی یا مردی گرگ‌صفت را مشاهده می‌کنند. با انتخاب اصطلاح "گرگ بیابان" کوشش هسه بر این است که وضعیت خاص خویش را تشریح نماید وضعیت آدمی که احساس می‌کند از دنیا و مردم عادی خویش بریده و چون گرگی در میان بره‌های اجتماع بورژوازی رها شده‌است. در کتاب گرگ بیابان، هسه مجدداً قلم خود را متوجه موضوعات اجتماعی و تازه‌ترین مسائل مطرح شده می‌نماید. شخصیت اصلی کتاب، «هاری هالر»، نماد مبارزه با معضلات دههٔ سوم قرن بیستم است.

نارسیس و گلدموند (Narziss und Goldmund ۱۹۳۰)

با این کتاب دورهٔ دیگری از خلاقیت هسه آغاز می‌گردد. نگرش نویسنده در این مقطع به داده‌های تاریخی، معطوف شده و تشابه ملموسی از واقعیت‌ها را به خواننده تلقین می‌نماید. این اثر عمیق‌تر از آنچه به نظر می‌رسد، ناظر بر زوایای تاریک روح و زندگی و پیشگامان این چالش است. او در پی یافتن راه حلی مسالمت‌آمیز به منظور آشتی است.

سفر به شرق (Die Morgenlandfahrt ۱۹۳۲)

هسه در این داستان ادراک تازه‌ای از زندگی به دست می‌دهد و از عالم انسانیت پرتویی از کمال مطلوب عرضه می‌کند؛ که زندگی، مداوم و تولدی از نو است. بنابر گفته خود هسه سفری روحانی است نه سفری ارضی. سفر به شرق نشانی از تحول فکری نویسنده را در خود دارد؛ تحولی از فردیت‌گرایی به اندیشه‌ای توده‌گرا و اجتماعی.

بازی مهرهٔ شیشه‌ای (بازی تیله‌های شیشه‌ای) (۱۹۴۳ Das Glasperlenspiel)

نوشتار اصلی: کتاب بازی مهرهٔ شیشه‌ای
این رمان بزرگ در دو جلد انتشار یافت. حوادث این رمان در قرن بیست و سوم میلادی می‌گذرد و هسه خواننده را با خود به سرزمین کمال مطلوب که به آن نام کاستالی Castalie داده، می‌کشاند، سرزمینی که مشتاقان عالم معنا، دور از غوغای جهان در آن سکونت دارند؛ این سرزمین نمایشی از تلفیق فلسفه غرب با عرفان شرق، زیبایی با افسون، فرمول‌های دقیق علمی با ترنم موسیقی است. سرگذشت قهرمان کتاب سرگذشتی است که هسه خود آرزوی آن را در سر می‌پروراند. نظر هسه آن است که بشر در هیچ مرحله‌ای از زندگی نباید عقب بماند و پیوسته باید در دایره‌ای جدید نفوذ کند، همچنان که در «بازی تیله‌های شیشه‌ای» تیله‌ها باید پیوسته پیش بروند، زیرا سرشت توقف را نمی‌شناسند.

تألیفات هسه مشتمل بر ده‌ها هزار نامه، هفتاد میلیون نسخه کتاب و نوشته‌های مختلف در سرتاسر جهان است. علاوه براین، هرمان هسه با بیش از شصت نشریهٔ پیشرو همکاری می‌کرد. وی در سال ۱۹۴۶ میلادی به دریافت جایزه نوبل در ادبیات نایل شد. از سال ۱۹۳۲ میلادی جایزه‌ای به نام او (Hermann-Hesse-Preis) به دیگر نویسندگان برگزیده اهدا می‌شود.

بحران روحی و پایان زندگی

لوح یادبود هسه در زادگاهش

هرمان هسه متأثر از بیماری همسرش که مبتلا به شیزوفرنی بود، در سال ۱۹۱۶ به یک بحران عمیق روحی (افسردگی) مبتلا شد و تحت مداوا قرارگرفت. هسه در کتاب دمیان روایتی از جوانی، عناصر ساختاری - روان‌تحلیلی را ترسیم نمود. این کتاب به دلیل جو خصمانه‌ای که علیه وی بر فضای سیاسی - اجتماعی آلمان مسلط بود، به نام مستعار «امیل سینکلر» منتشر شد که در چاپ شانزدهم نام حقیقی نویسنده آشکار گردید. سالهای (۱۹۱۸ - ۱۹۱۹ میلادی) سال‌های جدایی از خانواده، گوشه‌گیری و اقامت در «تسین» بود. این حوادث در داستان‌های کوتاه وی رد پای خود را به روشنی بجای گذاشته‌است، مانند:

  • کلاین و واگنر Klein und Wagner/۱۹۱۹
  • آخرین تابستان کلینگزور Klingsors letzter Sommer/۱۹۱۹

هرمان هسه در (۹ اوت ۱۹۶۲ میلادی) در تسین واقع در سوئیس درگذشت.

جستارهای وابسته

  • سیذارتا (کتاب)
  • بازی مهرهٔ شیشه‌ای
  • دمیان
  • پیتر کامنتسیند

توماس مان

توماس مان (به آلمانی: Thomas Mann) نویسنده بزرگ آلمانی بود که در سال ۱۹۲۹ برنده جایزه نوبل ادبیات شد.

توماس مان
Thomas Mann 1937.jpg
نام اصلی پل توماس مان
زادروز ۶ ژوئن ۱۸۷۵
لوبک، آلمان
مرگ ۱۲ اوت ۱۹۵۵ میلادی (۸۰ سال)
بیمارستان شهر زوریخ، سوئیس
ملیت آلمان آلمانی
پیشه نویسنده
سال‌های نویسندگی ۱۹۵۴-۱۸۹۶
همسر(ها) کاتیا پرینگسهایم
امضا Thomas Mann signature.svg

زندگی‌نامه

توماس مان در روز ۶ ژوئن ۱۸۷۵ در شهر لوبک آلمان متولد شد پدر توماس مان بازرگان غلات بود که بعدها به مقام سناتوری شهر لوبک هم رسید، او از جانب مادر یک رگه پرتغالی داشت. تحصیلاتش را تا ۱۹ سالگی در لوبک گذراند و پس از مرگ پدرش همراه خانواده‌اش راهی مونیخ شد. در آنجا وارد یک شرکت بیمه شد و توانست نخستین اثر خود، افتاده‌ها، را به پایان برساند. در همان زمان وارد دانشگاه مونیخ شد و رشته‌های تاریخ و ادبیات و اقتصاد سیاسی را دنبال کرد.

در سال ۱۸۹۷ همراه برادرش به رم رفت و در همان سال کتاب بودنبروک‌ها را آغازکرد که در سال ۱۹۰۱ توانست آن را چاپ برساند و شهرت زیادی کسب کند. در سال ۱۹۰۵ با خانم کاتیا پرینگسهایم دختر یکی از استادان دانشگاه مونیخ ازدواج کرد.

در این مدت چند اثر دیگر از او انتشار یافت: تریستان، گرسنگان، تونیو کروگر، ساعت دشوار، در آینه، اعلی‌حضرت، فونتان پیر، شامیسو و مرگ در ونیز. در سال ۱۹۲۴ کتاب کوه جادو را منتشر کرد که باعث شد شهرت او دو چندان شود. در فاصله سال‌های ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۶ کتاب‌های گوته و تولستوی، گفتار و پاسخ، <a class="new" title="تلاش‌ها (صفحه وجود ندارد)" href="http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%AA%D9%84%D8%A7%D8%B4%E2%80%8C%D9%87%D8%A7&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C

164056
جدید
نظرات (0)
تاکنون هیچ نقدی از طرف کاربران نوشته نشده.