- جدید
- ناموجود

توجه : درج کد پستی و شماره تلفن همراه و ثابت جهت ارسال مرسوله الزامیست .
توجه:حداقل ارزش بسته سفارش شده بدون هزینه پستی می بایست 100000 ریال باشد .
توجه : جهت برخورداری از مزایای در نظر گرفته شده برای مشتریان لطفا ثبت نام نمائید.
![]() |
این مقاله دارای فهرستی از منابع، پیوندهای بیرونی یا بخش مطالعهٔ بیشتر است، اما به خاطر نداشتن پانویس و یادکردهای درونخطی، منابع آن همچنان مبهم هستند. لطفاً با افزودن یادکردهای دقیق این مقاله را بهبود دهید. |
ماریا اسکلودوسکا کوری | |
---|---|
![]() c. 1920
|
|
متولد | Maria Salomea Skłodowska ۷ نوامبر ۱۸۶۷ ورشو، پادشاهی لهستان، سپس بخشی از امپراتوری روسیه[۱] |
مرگ | ۵ ژوئیه ۱۹۳۴ میلادی (۶۶ سال) پاسی (en)، اوت سووآ، فرانسه کمخونی آپلاستیک سرطان خون |
محل زندگی | لهستان، فرانسه |
شهروند |
|
ملیت | لهستانی-فرانسوی |
تبار | لهستانی |
رشته فعالیت | فیزیک، شیمی |
محل کار |
|
دانشآموختهٔ |
|
استادان راهنمای آکادمیک | گابریل لیپمن (راهنمای تز دکتری) |
دانشجویان دکتری وی |
|
تأثیر گرفته از | آنری بکرل |
جوایز |
|
همسر | پیر کوری (۱۸۵۹ – ۱۹۰۶) ازدواج ۱۸۹۵ |
دین | بیدین ندانمگرا[۲][۳] |
امضا![]() |
|
پانویس
|
ماریا اسکلودوسکا کوری (ماری کوری) (به لهستانی: Marie Skłodowska-Curie) (زاده ۷ نوامبر ۱۸۶۷ - درگذشته ۵ ژوئیه ۱۹۳۴) فیزیکدان و شیمیدان لهستانی بود. ماری کوری نخستین زنی است که برنده جایزه نوبل شد. او همچنین تنها دانشمندی است که دوبار جایزهٔ علمی نوبل را در رشتههای فیزیک و شیمی دریافت کرده است.[۴] وی در ۷ نوامبر سال ۱۸۶۷ در ورشو پایتخت لهستان متولد شد. در سال ۱۸۹۳ لیسانس خود را در رشته فیزیک دریافت کرد و تنها یک سال بعد در رشته ریاضیات نیز موفق به اخذ لیسانس گردید.
موفقیتهای وی شامل نظریه رادیواکتیویتی (اصطلاحی که خودش ابداع و باب کرد[۵])، روشهایی برای جداسازی ایزوتوپ و کشف دو عنصر، پولونیم و رادیم است. به تاسی از کارهای وی اولین مطالعات پرتوزایی روی از بین بردن تومورها از طریق ایزوتوپهای رادیواکتیو صورت گرفت. وی دو مرکز کوری یکی در پاریس و دیگری در ورشو راهاندازی کرد که امروز از مراکز بزرگ پزشکی هستند ولی همچنین در جنگ جهانی اول اولین مرکز درمانی نظامی رادیوپزشکی را ایجاد کرد.
وی اگرچه شهروند فرانسه بود ولی از امضای ماریا اسکلودوسکا کوری استفاده میکرد[۶][۷] و هیچگاه هویت ملی خویش را فراموش نکرد. وی به دخترانش زبان لهستانی یاد داد و آنها را برای دیدن به لهستان میبرد.[۸] همچنین اولین عنصری که کشف کرد را به افتخار لهستان، پولونیوم نامید.
کوری در سال ۱۹۳۴ به خاطر کمخونی آپلاستیک که ناشی از پرتوزایی پرتو ایکس بود درگذشت. وی این پرتوها را به خاطر تحقیقاتش در مراکز پزشکی نظامی در جنگ جهانی اول دریافت کرده بود.[۹]
او دربارهٔ مذهب خود و همسرش میگوید «پیر به هیچ دین و مذهبی تعلق نداشت و من نیز هیچ دین و مذهبی را تجربه نکردم».[۲]
پدر او یک آزاداندیش و مادرش کاتولیک بود. او پیش از ۲۰ سالگی با درگذشت مادر و خواهرش کلیسا را ترک کرد و بیدین ندانمگرا شد.[۳][۱۰] ازدواج او با همسرش یک مراسم کاملاً شهروندی و مدنی بود.[۲][۱۰]
ماریا کوچکترین فرزند از پنج فرزند خانواده به دنیا آمد مادرش مدیر بهترین مدرسه دخترانه در ورشو و پدرش معلم فیزیک و ریاضی بود متأسفانه با به دنیا آمدن ماریا اتفاقات جالبی نیفتادمادرش دچار بیماری سل شد و پدرش نیز از مقام خود سقوط کرد زیرا اعتقادات ملیگرایی خودرا با دانش اموزانش درمیان میگذاشت آنها وضعیت مالی خوبی نداشتند که از این سو مادر ماریا به واسطه بیماری سل از دار دنیا رفت زمانی که ماریا ده ساله بود یعنی سال ۱۸۷۸ طی همین شرایط بد پدرش نیز از کار اخراج شد آنها به اجبار خانه را به مسافرخانه تبدیل کردند تا از این راه درآمد داشته باشند ولی ماریا دوران تحصیلی فوقالعادهای را پشت سر میگذاشت او در پانزده سالگی یک سال زودتر از شرایط قانونی مدرسه اش را تمام کرد از این سو به او مدال طلا تعلق گرفت و از ان پس به سوی عمو و عمه زادههایش رفت و پس از مدتی به خانه بازگشت.
ماریا به علت شرایط مالی بدی که خانواده او داشت معلم سرخانه شده بود و همراه با خرج زندگی خود خرج تحصیل خواهر بزرگش برونیا را در فرانسه و پاریس تأمین میکرد تا زمانی که خود در آنجا مشغول به تحصیل شود بالاخره آن زمان فرارسید و قرار شد خواهرش برونیا با یکی از همکلاسیهای پزشکیاش ازدواج کند این بدین معنی بود که زمان آن فرارسیده تا ماریا در پاریس مشغول به تحصیل شود او در سال ۱۸۹۱ به پاریس سفر کرد و خیلی مؤدبانه درخواست خواهرش را برای اقامت رد کرد در دانشکده علوم به تحصیل در رشته زیستشناسی پرداخت او در یکخانه زیرشیروانی زندگی میکرد و هنگام شب مقدار کمی نان و شکلات میخورد او با توجه به اینکه احترام خاصی برای کشورش لهستان قائل بود نام خود را از ماریا به ماری تغییر داد تا با شرایط بهراحتی وقف پیدا کند او در امتحانات نهایی لیسانس نفر اول در علوم فیزیک و نفر دوم در ریاضیات شد و اینگونه لیسانس خود را دریافت کرد پس از مدتی نامهای از سوی پروفسور لیپمن دریافت کرد که از ماری درخواست همکاری در آزمایشگاه را کرد ماری قبول کرد که با پروفسور لیپمن همکاری کند و در سال ۱۸۹۳ همراه با کسب لیسانس پژوهش خود را بر روی خواص مغناطیسی فولاد آغاز کرد.
یک سال پس از انجام آزمایش خواص مغناطیسی فولاد ماری به دیدن یک فیزیکدان لهستانی رفت مردی ساکت و سی پنج ساله با ریش کوتاه و موهای آشفته نام او پیرکوری بود که نه سال از ماری بزرگتر بود او نیز در یک خانواده علمی پرورش یافته بود ولی بالعکس پیر کوری در مدرسه کند ذهن بود ولی وقتی روی مسیلهای تمرکز میکرد دیگر غیرقابل کنترل بود ودر کارش بینظیر میشد بالاخره انها درجشنی که در سالن شهر برگزار شد ازدواج کردند آنها به جای خرید ساعت زنگدار و چراغ خوراک پزی دو دوچرخه خریدند و با ان برای ماه عسل به بریتانی رفتند.
زمانی که ماری کوری در سال ۱۸۹۵ در انباری چوبی کوچکی که آزمایشگاه او بود شروع بکار کرد، نه او و نه هیچکس دیگر چیزی دربارهٔ عنصر شیمیایی رادیوم نمیدانست و این عنصر هنوز کشف نشده بود.
البته یکی از همکاران پژوهشگر پاریسی و فیزیکدان فرانسوی، «هانری بکرل»، در آن زمان تشخیص داده بود که عنصر شیمیایی اورانیوم، پرتوهایی اسرار آمیز نامرئی از خود میافشاند.
بکرل به طور اتفاقی یک قطعه کوچک از فلز اورانیوم را بر روی یک صفحه فیلم نورندیده که در کاغذ سیاه پیچیده شده بود گذاشته بود. صبح روز بعد مشاهده کرد که صفحه فیلم درست مثل این که نور دیده باشد سیاه شدهاست. بدیهی بود که عنصر اورانیوم، پرتوهایی را از خود ساطع کرده بود که از کاغذ سیاه گذشته و بر صفحه فیلم اثر کرده بودند.
بکرل این فرایند را دوباره با سنگ معدنی که سنگی سخت و سیاه قیرگون است و از اورانیوم بدست میآید، تکرار کرد. این بار، اثری که سنگ بر روی صفحه فیلم گذاشته بود، حتی از دفعه قبل هم قویتر بود؛ بنابراین میبایست به غیر از عنصر اورانیوم، یک عنصر پرتوزای دیگر هم در سنگ وجود میداشت.
در ۱۲ آوریل ۱۸۹۸ کوریها نظریه خود را به آکادمی علوم پاریس گزارش کردند. در ۱۴ آوریل، کوریها با همکاری «لمون» شیمیدان فرانسوی، به جستجوی عنصر ناشناخته مزبور پرداختند. نتیجه این کار تنها چند قطره از مادهای بود که آنها این ماده را در لولههای شیشهای آزمایشگاهی نگهداری میکردند.
بر اثر این فعالیتها در نخستین زمستان، ماری کوری دچار نوعی عفونت و التهاب ریوی شد و تمام فصل را مریض بود؛ ولی پس از بهبودی، کار پختن مواد در دیگها را در آزمایشگاه از سر گرفت. پس از آن، نخستین دخترش به نام ایرن متولد شد.
پیر و ماری کوری در ماه ژوئیه (مرداد ماه) همان سال توانستند این موضوع را انتشار دهند که سنگ معدن به غیر از اورانیوم، دو عنصر پرتوزای دیگر را نیز در خود دارد. نخسیتن عنصر را به یاد محل تولد و بزرگ شدن ماری کوری که لهستان بودهاست، پولونیوم نامیدند و دومین عنصر را که اهمیت زیادی داشت رادیوم نامیدند که از واژه لاتین به معنی «پرتو» الهام میگرفت.
در ۲۶ دسامبر ۱۸۹۸(۵ دی ماه ۱۲۷۷) اعضای آکادمی علوم پاریس، گزارشی تحت عنوان «دربارهٔ ماده شدیداً رادیواکتیوی که در (pitch-blende)پشبلند وجود دارد» انتشار دادند و این روز تاریخ تولد رادیوم است. پیدایش رادیوم در میان عناصر رادیواکتیو طبیعی تقریباً به فوریت ثابت کرد که این عنصر مناسبترین عنصر رادیو اکتیو برای بسیاری کارهاست. بزودی معلوم شد که نیمهعمر رادیوم نسبتاً زیاد است (~۱۶۰۰ سال). کشف رادیوم موجب دگرگونیهای اساسی در دانش بشر دربارهٔ خواص و ساخت ماده شد و منجر به شناخت و دستیابی به انرژی اتمی شد.
خانواده کوری بهمراه بکرل بخاطر کشفشان در سال ۱۹۰۳ جایزه نوبل در فیزیک را از آن خود کردند و به این ترتیب توانستند وامهایی را که برای کارهای پژوهشی طولانی خود گرفته بودند، پرداخت کنند.
پیر کوری در ۱۹ آوریل سال ۱۹۰۶ در ۴۷ سالگی به علت تصادف با درشکه درگذشت. مادام کوری پس از مرگ شوهرش به مطالعات خود ادامه داد و در سال ۱۹۱۰ موفق به تهیه رادیوم خالص گردید. در این هنگام استاد سوربون و عضو آکادمی طب بود و در سال ۱۹۱۱ برای دومین بار به دریافت جایزه نوبل نائل شد. ماری کوری به همراه لینوس پاولینگ، جان باردین و فردریک سنگر تنها افرادی هستند که دو بار این جایزه را از آن خود کردهاند.[۱۱]
ماری کوری نقش اصلی در تأسیس انستیتو رادیوم پاریس در سال ۱۹۱۲ داشت و تا زمان مرگ مسئول اداره بخش فیزیک-شیمی آن بود.
مادام کوری در ۴ ژوئیه ۱۹۳۴ یعنی ۲۵ سال بعد از مرگ شوهرش و در سن ۶۶ سالگی به دلیل ابتلا به سرطان خون درگذشت. مرگ وی به دلیل تحقیق بر روی رادیوم (که به خاطر انتشار پرتو ایکس که مادهای سرطانزا است) به وقوع پیوست.
در سال ۱۹۹۵، خاکستر جسد ماری کوری و همسرش پییر از گورستانی کوچک به پانتئون منتقل شد. این کار برای بزرگداشت زندگی و خدمات ماری کوری انجام شد.[۱۲]
این واقعیت که پرتوهای رادیوم میتوانند بافتهای زنده اندامها را از بین ببرند، بهعنوان مهمترین دستاورد کشف کوریها مشخص گردید. پزشکان و پژوهشگران علوم پزشکی به زودی دریافتند که به این وسیله میتوانند غدهها و بافتهای بدخیم را که در سرطان و همچنین بیماریهای پوستی و غدد ترشحی بروز میکنند، از بین ببرند.
تشکر نظر شما نمی تواند ارسال شود
گزارش کردن نظر
گزارش ارسال شد
گزارش شما نمی تواند ارسال شود
بررسی خود را بنویسید
نظر ارسال شد
نظر شما نمی تواند ارسال شود
check_circle
check_circle